عربستان چرا و چگونه به سمت ایران آمد؟
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۳۱۱۱۸
1-عربستان در طول 7سال اخیر بهدلیل نگاه تهاجمی نسبت به ایران و محور مقاومت و همچنین جنگ ظالمانه علیه مردم یمن متحمل هزینههای سیاسی، انسانی و مالی سنگینی شده است. آمریکا در طول این سالها بهشدت عربستان را تحت فشار قرار داد که با ایران رابطه برقرار نکند و در محور مقاومت نقش تخریبی داشته باشد. جنگ یمن برای عربستان تاکنون ۳۵۰میلیارد دلار هزینه داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
2-عربستان سعودی پس از هزینههای زیاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی به این نتیجه رسید که نگاه تحقیرآمیز و باجخواهانه آمریکا چه هزینههای سنگینی برای این کشور داشته است. آمریکا در طول سالهای گذشته حدود ۵۰۰میلیارد دلار به واسطه فروش تسلیحات و کمکهای تسلیحاتی از عربستان گرفته است. اما عربستان از رویکردهای پیشین نتیجه نگرفته و احساس کرده چتر حمایت آمریکا ایمن نیست و باید رویکرد خود را به کشورهای همسایه و شرق تغییر دهد. سیاست جدیدی که عربستان در سیاست خارجی خود تعریف کرده، این است که ایران کشور مورد اعتمادی است و آمریکا از رهگذر ایرانهراسی، مانع برقراری رابطه پایدار با ایران و کشورهای حوزه خلیجفارس شده است.
3-همراهی برخی کشورهای عرب و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی هزینههای سیاسی زیادی برای عربستان به همراه داشته است، بنابراین پایان تنش 7ساله در روابط برای ایران و عربستان به لحاظ سیاسی و مالی مثبت بوده است. در واقع تغییر رویکرد عربستان از 2سال قبل رخ داد و این کشور سیگنالهای مثبتی برای ایجاد همگرایی و حل مشکلات ارسال کرد. این سیگنالها در نهایت به شکلگیری گفتوگوهای بین 2کشور در عراق منجر شد که در نهایت در پکن به نتیجه رسید.
4-عربستان امروز بهطور جدی بهدنبال ایجاد سازوکارهای مناسب و پایدار برای رابطه با ایران است. همچنین تشکیل یک مجموعه امنیت دریایی با شرکت ایران، عربستان، امارات و پادشاهی عمان نیز برای بومیسازی امنیت خلیجفارس در دستور کار قرار دارد. عربستانیها همچنین امیدوار هستند که از فناوریهای بومی ایران نیز بتوانند استفاده کنند و به همین دلیل وزیر خارجه این کشور ابتدا به ایران سفر کرد و دعوت پادشاه این کشور را به رئیسجمهور ایران ابلاغ کرد.
5-مجموعه این عوامل نشان میدهد که سیاستهای کلی در طول این سالها تغییری نکرده و عربستان با تحول در راهبردهای سیاست خارجی خود بهسوی ایران آمده است. در نتیجه امروز گامهای عملی برای حل مشکلات بین 2کشور برداشته شده است و رویکرد همگرایی از سوی ایران و عربستان دنبال میشود. این همگرایی منجر به حرکت کل منطقه به سمت همگرایی و توسعه بیشتر و کاهش هژمونی آمریکا و انزوای رژیم صهیونیستی خواهد شد. ضمن اینکه امروز برخی دیگر از کشورهای عرب مثل مصر و اردن نیز به پیروی از سیاست عربستان درصدد ارتقای سطح مناسبات خود با ایران هستند.
حسن هانیزاده؛ کارشناس مسائل منطقه
کد خبر 768470منبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۳۱۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده فعالشدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
فرارو- جمعه گذشته تهران میزبان دومین "اجلاس بین المللی ایران و آفریقا" بود. نشستی که با حضور مقامهای ارشد بیش از ۳۰ کشور آفریقایی به ویژه وزرای اقتصاد برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این قبیل نشستها میتوانند مقدمهای برای وقوع تغییرات مثبت در روابط خارجی و به طور خاص دیپلماسی اقتصادی باشند.
به گزارش فرارو؛ در این راستا، یکی از نکاتی که چندین سال است از سوی کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران به عنوان نقدی به سیاست خارجی ایران مطرح شده، غافل شدن از برخی حوزههای جغرافیایی در عرصه سیاست خارجی و صرفا تمرکز بر برخی مناطق و کشورهای خاص است. موضوعی که در برخی موارد در بزنگاههای تاریخی موجب وارد آمدن آسیبها و خساراتی شده است.
با این همه، دولت سیزهم از زمان آغاز به کار خود در سال ۱۴۰۰، تمرکز ویژهای بر توسعه روابط با مناطق مغفول در حوزه سیاست خارجی ایران معطوف کرده است. ابراهیم رئیسی در دو نوبت در قالب تورهایی به کشورهای آفریقایی سفر انجام داده و توسعه روابط با آفریقاییها را یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم توصیف کرده است.
معادلهای که در قالب نشست بین المللی اخیر ایران و آفریقا نیز نمودهای عینیتری گرفته است. با این همه، واقعیت این است که اقبال به توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در شرایط حاضر، به طور خاص تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.
۱. بازارِ رو به رشد کشورهای آفریقاییقاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که شاخصهای اقتصادی در شمار قابل ملاحظهای از کشورهای افریقایی رو به رشد بوده و پالس هاس مثبتی را در مورد آینده این دسته از کشورها به ویژه در حوزه اقتصادی مخابره میکنند.
در حقیقت، هم جمعیت این قاره چشمگیر است و هم درآمد خانوارها در آن رو به بهبود است. این دو مولفه در نوع خود کشورهای آفریقایی را به یک بازارِ هدف بسیار مناسب برای بسیاری از کشورهای جهان تبدیل میکنند. ایران نیز با توجه به ظرفیتهای صنعتی و تولیدی خود از این قاعده مستثنی نیست. میتواند کالاهای ساخت خود را که از کیفیت بین المللی برخوردارند و البته کشورهای آفریقایی میتوانند آنها را در مقایسه با نمونهای مشابه خارجی، با قیمت کمتری تهیه کنند، به آفریقا صادر کند.
موضوعی که هم برای ایران و هم ملل آفریقایی حامل نفع و سود است.
۲. کسب حمایت موثر سیاسی در عرصه بین المللیبلوک کشورهای آفریقایی از وزن قابل توجهی در نهادها و سازمانهای بین المللی برخوردارند. آفریقا چیزی در حدود ۵۴ کشور را در خود جای داده که آنها در جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و دیگر نهادهای بین المللی، بازیگران مهم و تاثیرگذاری هستند.
در این چهارچوب، ایران به واسطه توسعه پیوندهای سیاسی و اقتصادی خود با بلوک کشورهای آفریقایی میتواند روی کارتِ رایدهی آنها در نهادهای بین المللی حساب ویژهای باز کند. موضوعی که یک برگ برنده موثر به حساب میآید. این مساله به ویژه در بحبوحه تشدید تنشها و رقابتهای ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بین المللی، از ابعاد جدی تری نیز برخوردار میشود.
۳. توسعه نفوذ بینالمللی ایران در قالب یک قدرت منطقهایدر نهایت باید به این مساله نیز اشاره کرد که ایران در منطقه غرب آسیا یک قدرت قابل توجهِ منطقهای است. این کشور به عنوان یک قدرت منطقهای، طرح و برنامههایی برای توسعه نفوذ خود دارد. مسالهای که در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر دیگری غیر از ایران نیز امری طبیعی محسوب میشود.
حال در این میان، اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و برخی ملل آفریقایی و در عین حال وجود ظرفیتهای نرم فرهنگی نظیر حضور شیعیان در برخی کشورهای آفریقایی و یا مهاجرت تاریخی برخی اقوام ایرانی به کشورهای آفریقایی، بسترهای مناسبی را نیز برای توسعه نفوذ ایران در میان کشورهای آفریقایی ایجاد کرده اند.
بسترها و ظرفیتهایی که تاکنون مورد بی توجهی بوده اند و حال توجه به آن ها، یکی از الزاماتی است که با توجه به افزایش وزن و قدرت منطقهای و بین المللی ایران، از اهمیت بسیار زیادی برخودار میشوند. معادلهای که موجب شده تا بار دیگر قاره آفریقا مورد توجه تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.